سرشكن كردن و تخصيص دادن بهاي تمام شده دارايي ثابت را به طريقي معقول و منظم به دوره هاي استفاده از آن را استهلاك گويند.
بهاي تمام شده معمولا در طول مدت استفاده از دارايي ، ثابت مي ماند، بطوريكه در پايان عمر مفيد دارايي، مجموع اقلام استهلاك دوره هاي استفاده از آن برابر مي شود با بهاي اوليه منهاي ارزشي كه براي دارايي اسقاط (Salvage Value) در نظر گرفته شده است.

حسابداري استهلاك چيست؟
با توجه به نكات فوق حسابداري استهلاك به روشي گفته مي شود كه بر اساس آن بهاي تمام شده دارايي ثابت منهاي ارزش اسقاط ان، بر مدتي كه عمر مفيد آن برآورد مي شود به طريقي معقول و منظم سرشكن شود.
بنابراين هدف استهلاك، سرشكن كردن بهاي تمام شده است و نه تعيين ارزش دارايي.
به تدريج كه از عمر مفيد اقتصادي دارايي كاسته مي گردد، استهلاك آن منظما به صورت هزينه به عمليات واحد اقتصادي تخصيص مي يابد.
در صورت سود و زيان استهلاك بر اساس ماهيت و مورد استفاده از مال به يكي از سه عنوان هزينه فروش، هزينه اداري و يا هزينه ساخت كالاي فروش رفته ارائه مي شود.

در واقع استهلاك از دو طريق بر صورت سود و زيان اثر مي گذارد:
۱. مستقيما به بدهكار حساب هزينه منظور و سبب افزايش آن ميشود. (مانند هزينه استهلاك خودروهايي كه مورد استفاده دايره فروش كالا قرار مي گيرد) و طبعا به شكل هزينه فروش انعكاس پيدا مي كند.
۲. ديگر استهلاك استهلاك ماشين آلات كارخانه كه بصورت قسمتي از بهاي تمام شده كالا ثبت و پس از فروش كالا به بدهكار حساب بهاي تمام شده كالاي فروش رفته انتقال مي يابد.(مانند استهلاك ماشين آلات توليدي)

انواع استهلاك :
در حسابداري استهلاك را به دو نوع كلي تقسيم مي كنند:
۱. استهلاك به معناي اعم: حكايت از تخصيص بهاي تمام شده داراييها به دوره هاي مختلف استفاده از انها مي كند.
به اين ترتيب، هزينه استهلاك در مقابل درآمد هر دوره به حساب منظور مي گردد.
استهلاك در اين معنا به دو گروه زير تقسيم مي شود:
الف_ استهلاك داراييهاي مشهود: يعني داراييهايي كه وجود خارجي دارند مانند اموال، ماشين آلات و تجهيزات
ب_ استهلاك داراييهاي نامشهود : كه موجوديت مادي ندارند مانند سرقفلي، فرانشيز يا حق امتياز و حق اختراع و …
۲.استهلاك به معناي كاهش منابع طبيعي:
مانند انواع معادن كه در نتيجه استخراج از مقدار ذخيره آنها كاسته مي شود و وجه افتراق آن با نوع قبلي در اين است كه گذشت زمان و كاربرد اموال، ماشين آلات و تجهيزات از ارزش آنها مي كاهد در حالي كه استهلاك منابع طبيعي با كاهش مقدار ( و نه لزوما كاهش كيفيت) آنها همراه است.
علل استهلاك:
به شرح زير طبقه بندي مي شوند:
عوامل فيزيكي(Physical Factors): عوامل كار بردي(Functional factors):
1. فرسودگي ناشي از استعمال ۱. عدم كفايت
۲. گذشت زمان ۲. نابابي كه تعويض زودرس را هم در بر ميگيرد
۳. پوسيدگي و زنگ زدگي
لازم به ذكر است كه عوامل سه گانه فيزيكي مرتبا بر داراييهاي مشهود اثر مي گذارند و از عمر مفيد آنها مي كاهند. ولي وقوع عوامل كار بردي كمتر مورد پيدا مي كند.
نابابي ممكن است به اين علت حادث شود كه پيشرفتهاي تكنولوژي سبب كهنه شدن ماشين آلات و طرز كار انها و كاهش يا از بين رفتن تقاضا براي محصولات و خدمات گردد.
ارزش آن دسته از داراييها كه انتظار نمي رود از انها ديگر بار استفاده شود مي بايد برابر پيش بيني آنچه از فروش انها حاصل خواهد گرديد و آن را اصطلاحا خالص ارزش بازيافتني مي نامند، تقليل يابد.
اموال بدون استفاده را مي بايد در حساب خاصي جزو داراييها، نگهداري كرد.

برآورد استهلاك:
اهميت استهلاك بر حسب نوع موسسه و كميت داراييهاي آن تغيير مي كند.
در محاسبه استهلاك دو نوع برآورد ضرورت پيدا مي كند:
۱٫ عمر مفيد مال
۲٫ ارزش اسقاط آن
افزون بر اين دو، ممكن است پيش بيني هزينه پياده كردن و برچيدن يا تعويض مال لازم شود. طرز برآورد اين نوع هزينه ها در موسسات متفاوت موجب آن مي گردد كه محاسبه استهلاك بسته به مورد و بر حسب روشي كه بكار مي رود تغيير يابد.

عوامل تعيين هزينه استهلاك:
هزينه استهلاك هر دوره مالي از سرشكن كردن بهاي تمام شده (منهاي ارزش اسقاط ان ) بدست مي آيد كه بر حسب فايده اقتصادي از كاربرد آن در دوره مالي عايد مي گردد به عمليات آن دوره تخصيص مي يابد.
متغيرهايي كه در محاسبه هزينه استهلاك هر دوره مي بايد مورد نظر قرار گيرند. عبارتند از :
۱. بهاي (تمام شده ) واقعي
۲. برآورد ارزش اسقاط
۳. برآورد عمر مفيد
بنابراين محاسبه استهلاك بستگي پيدا مي كند به يك عامل واقعي و دو عامل برآوردي يا تخميني.