ريسك وبازده:
هنر سرمايه گذاري با ريسك و بازده تعريف مي شود. سرمايه گذاري به معني قبول يك مقدار ريسك به ازاي يك بازده مورد انتظار است.براي هر فرد قبل از ورود به بازار سهام اين نكته كاملاً مهم است تا انواع مختلف ريسك و مخاطره را شناخته و آنها را اندازه گيري كند.همچنانكه كه خواهيم ديد برخي از اين ريسك و بازده ها داراي تنوع هستند و برخي ديگر به اين گونه نيستند.مطمئن شويد كه شما آماده پرداخت براي رسيك اضافي هستيد.

زمانيكه يك سرمايه گذار يك دارايي را خريداري ميكند (سهام ، اوراق قرضه ، يك شركت ، اثر هنري و غيره ) اين داراييها داراي يك بازده مورد انتظار هستند.برخي از سرمايه گذاران اين بازده را بر حسب درصد مشخص ميكنند در حاليكه ديگران اميدوارند كه اين بازده به صورت مثبت باشد.بازده مورد انتظار از نظر رياضي به صورت درآمد +سرمايه پرداخت شده تعريف مي شود.سهام خاص كه عموماً در بخش تكنولوژي وجود دارند هيچ بازده (سود قابل تقسيم ) ندارند

زيرا آنها تمامي سودها را در موسسه سرمايه گذاري مي كنند. در مورد رشد اين سهام بازده مورد انتظار شما همان سرمايه است. به خاطر داشته باشيد كه سرمايه گذاري همانند يك خيابان دو طرفه است كه بين سرمايه گذار و شركتي كه شما مي خواهيد در آن سرمايه گذاري كنيد قرار گرفته است. اگر شما سهام يك شركت (يا اوراق قرضه آنها) را خريداري كنيد ، آنها به شما بابت اين كار يك پاداش مناسب را مي دهند كه مي توانيد آن را ردر جاي ديگر سرمايه گذاري

كنيد. بنابراين بازده مورد انتظار بابت سرمايه گذاري يك سرمايه گذار باعث ايجاد يك سطح ريسك براي دارايي مي شود.ريسك انواع مختلفي دارند كه عبارتند از:

ريسك سيستماتيك:
اين ريسكي است كه نمي توانيد آنرا متنوع كنيد.زماني كه شما يك دارايي را خريداري مي كنيد عوامل متعددي در پي آن قرار مي گيرند كه مي توانند بر بازده سرمايه گذاري (به صورت منفي يا مثبت )اثر بگذارند : نرخ ريسك سرمايه گذاري مجدد ، مخاطره بازار ، نرخ ريسك مبادله ، و ريسك قدرت خريد (تورم ) . هيچ راهي براي اينكه در دوره نوسان بتوانيد از يك سهام خاص محافظت بكنيد وجود ندارد. لطفاً به اين نكته توجه داشته باشيد كه اگر چه شما نمي توانيد در برابر اين مخاطرات حفاظتي داشته باشيد ولي راههايي وجود دارند كه از انها دوري نماييد. يك را مي تواند خريد يك بيمه با نرخ شناور است كه از سهام هنگام افزايش منفي در نرخ بهره بازار حمايت ميكند.

 

مخاطره غير سيستماتيك:
اين نوع مخاطره را مي توان با داشتن يك پرتفوليو از اوراق بهادار متنوع نمود. مخاطرات قابل متنوع شده عبارتند از: مخاطره شركت ، مخاطره مالي ، و مخاطره كشور . براي مثال اگر شما ۱۰۰۰۰ دلار داشته باشيد و با آن سهام يك شركت خانه سازي را بخريد شما ريسكتان را متنوع نكرده ايد . اگر كل سهام بازار ترقي كنند ولي بخش مسكن تنزل پيدا كند ، سهام شما بازده ايي كمتر از كل بازار خواهد داشت.بسياري از متخصصان سرمايه گذاري بر اين باور هستند كه داشتن يك سبد از ۱۰ تا ۱۵ گونه سهام بخشهاي مختلف مي تواند بخش بزرگي از ريسك غير سيستماتيك را محدود كند .

مهمترين معيار براي ريسك اوراق انحراف استاندارد آن است. اين يك معيار آماري از سابقه نوسان يك پورتفوليو در طي يك دوره ۵ يا ۱۰ ساله است. به عبارت ساده تر ، انحراف استاندارد نشان دهنده اين است كه بازده سرمايه گذاري تا چه حدودي در اطراف اين مقدار ميانگين نوسان مي كند. براي محاسبه انحراف استاندارد لازم است كه درصد بازده را براي يك سهام يا اوراق قرضه را تعيين كنيد. آنگاه اين مقادير را با هم جمع كرده و بر تعداد اوراقي كه از آنها استفاده مي

كنيد تقسيم كنيد. عدد حاصل ميانگين يا متوسط بازده را براي پورتفوليو در طي يك دوره زماني بدست ميدهد. شما ميانگين را از بازده هر سال كسر كنيد و آنرا به توان دو برسانيد. سپس تمامي اين اعداد به توان رسيده را با هم جمع ، مجموع را بر تعداد سالها تقسيم و مجذور آنها رامحاسبه كنيد. مقذار به دست آمده همان انحراف استاندارد (انحراف از معيار) است. يك پورتفوليو در بين ۱ انحراف استاندارد (تعداد هر چه كه باشد ) و در ۶۸% زمان حركت مي كند. اين پورتفوليو

در بين ۲ انحراف استاندارد ودر ۹۸% زمان حركت خواهد كرد. اين يك روش مهم براي ارزيابي ريسك و بازده بالقوه براي يك پورتفوليو از اوراق بهادار است. اين صفحه پيش فرض را از طريق سايت yahoo.com كنترل كنيد ، در آنجا وارد بخش اندازه گيري آماري ريسك شويد.

 

ريسك (مخاطره)
مخاطره به معني احتمال از دست دادن پولتان را در يك سرمايه گذار ي تعريف مي كنند. تعريف تخصصي تر ريسك به معني از دست دادن بازده در سرمايه گذار ي است .دارايي كه داري بازده هاي نامنظم است پر مخاطره تر از دارايي كه است كه بازده آن به صورت آماري و آهسته تغيير مي كند. برخي از سرمايه گذاريها بدون مخاطره هستند. به طور خاص سرمايه گذاري در سهام به معني پذيرش مقداري ريسك است. اگر شما مي خواهيد در بازار سهام به يك توفيق ناگهاني برسيد بايستي ريسك را بپذيريد. اگر شما تمام اندوخته زندگيتان را در يك سرمايه گذاري امن همانند يك حساب پس انداز، سرمايه گذار ي كنيد ،با هيچ مخاطره ايي مواجه نخواهيد شد ، اما بازده ايي كه بدست مي آوريد ناچير است و تورم باعث از دست رفتن ارزش سپرده گذاري شما مي شود. بين ريسك و بازده يك موازنه برقرار است. ريسك كمتر به معني بازده كمتر و ريسك بالاتر به معني احتمال بازده بالاتر است. سطوح مخاطره به تصميم گيري شخص بستگي دارد. اين سطح به سن شما ، اهداف سرمايه گذاري ، زمان زندگي و اينكه شما مي توانيد زيان را تحمل كنيد ، بستگي دارد.

انواع ريسك:
هنگام سرمايه گذاري در بازار سهام با دو نوع رسيك مواجه هستيد : ريسك بازار و ريسك خاص

ريسك بازار
ارزش سهام معمولاً تمايل دارد كه در جهت كل بازار حركت كند. و حركت سهام افراد به طور مشخص بر خلاف حركت FTSE 100 غير معمول است. اين بدان دليل است كه سهام تحت تاثير همان عواملي قرار مي گيرد كه كل سلامت اقتصاد را تحت تاثير قرار مي دهد (تورم ، نرخ بهره ، وضعيت GNP و غيره ). خود اينكه كل بازار مي تواند سقوط كند يك ريسك است.

ريسك خاص:
ريسك خاص مربوط به يك نوع سهام خاص است. براي مثال اگر توليد يك شركت سازنده خودرو بر اثر اعتصاب متوقف گردد ، اين فقط يك عامل ريسك خاص است زيرا فقط بر سازندهخ خاصي تاثير گذار است. ساير منابع ريسك خاص عبارتند از : اشتباهات ناشي از مديريت شركت ، ابداعات جديد از طرف شركتهاي رقيب و مقررات قانوني.

ريسك و بازده:
عموماً ريسك پذيري بيشتر در يك سرمايه گذاري به معني آن است كه بابت اين ريسك بازده بالاتري مورد انتظار است. ريسك سرمايه گذاري به اين معني است كه ارزش اوراق بهادار (سهام يا اوراق قرضه) بدون تغيير يا با كاهش مواجه خواهد شد. اما براي اينكه ارزيابي كنيد كه براي جبران ريسكي كه شما قبول كرده ايد چه بازده ايي لازم است ، بايستي براساس يك نرخ پايه عمل كنيد. اين نرخ را نرخ بدون مخاطره مي نامند.

نرخ بدون ريسك:
نرخ بدون ريسك معمولاًدر ارتباط با سرمايه گذاري بون مخاطره مطرح مي شود. در بيشتر مواقع اين نرخ براي اوراق قرضه دولتي بلند مدت كه به عنوان سرمايه گذاري بدون ريسك در نظر گرفته مي شوند ، مطرح مي گردند.

پاداش ريسك:
پاداش ريسك ،جايزه يك سرمايه گذار براي قبول ريسك است.اين پاداش به مقدار انحرافي كه يك دارايي از قيمت خريدش مي تواند داشته باشد ،بستگي دارد.
بازده مخاطره اصلاح شده:
در مورد سرمايه گذاريهاي با ريسك بالاتر (همانند سهام Small-cap) كه انتظار ميرود نوسان بيشتري نسبت به اوراق قرضه دولتي داشته باشند ، سرمايه گذاران انتظار بازده بيشتري مثلاً ۱۵% بيشتر از نرخ سرمايه گذاري بدون ريسك را دارند. اگر بازدهخ اوراق قرضه دولتي ۵% باشد آنگاه بازده اصلاح شده براي سرمايه گذاري با مخاطره بالاتر ۱۰%=۵-۱۵ است. بازده با ريسك اصلاح شده در هيچ كجا قيد نمي شود ،زيرا يك مقدار فرضي است،ولي سعي مي شود تا بهنگام تصميم گيري در سرمايه گذاري اين مقدار مد نظر قرار گيرد.بازده با ريسك اصلاح شده را مي توانيد با مقايسه بازده سرمايه گذاري نسبت به بازده سرمايه گذاري بدون مخاطره برآورد كنيد.پس از آن لازم است كه اگر بازده ،جبران كننده ريسكي است كه شما با آن مواجه هستيد ،مي توانيد تصميم گيري كنيد.
كاهش ريسك

ريسك خاص:
متنوع كردن مي تواند باعث كاهش ريسك خاص در سرمايه گذاريهاي افراد گردد.

ريسك بازار:
متنوع كردن نمي تواند باعث محدود شدن ريسك بازار گردد. شما ممكن است بتوانيد ريسك بازار را با منتقل كردن پولتان به سرمايه گذاريهاي با مخاطره كمتر ،ريسك بازار را كاهش دهيد اما در اينصورت بازده كمتري را به دست خواهيد آورد.

ريسك و بازده:
• بازده يك سرمايه اغلب با توجه به بازده دوره نگهداري آن اندازه گيري مي شود:
تغيير در قيمت بعلاوه درآمد كسب شده بر حسب درصدي از قيمت اصلي بيان مي شود. معيار بهتر مي تواند به صورت زمان بندي تقسيم سود يا ساير پرداختيها و نرخ سرمايه گذاري مجدد آنها در نظر گرفته شود.
• بازده كلي براي يك سرمايه گذاري شامل دو بخش است:
بازده پيش بيني شده و بازده پيش بيني نشده.
بازده پيش بيني نشده هانگونه كه از نام آنمشخص است به علت رويدادهاي غير منتظره است. به نظر ميرسد كه ريسك سرمايه گذاري ناشي از يك رويداد غير منتظره است.
• مجموع ريسك يك دارايي به صورت ،ميزان انحرافي كه بازد ه هاي واقعي از بازده پيش بيني شده دارند مطرح مي شود. يك معيا متداول انحراف استاندارد است ، البته براي بسياري از سرمايه گذاران ريسك منفي از نوسان بازده پر اهميت تر است. براي مديران اوراق قرضه ريسك بازده كمتر از معمول معياري است كه ارتباط بيشتري با ريسك دارد.
• اگر شخصي تصور كند كه بازده ها به صورت نرمال توزيع شده اند ، آنگاه واريانس (يا مجذور انحراف استاندارد ) يك معيار مناسب براي ريسك خواهد بود ،زيرا توزيع نرمال به صورت متقارن است و به طور كامل توسط ارزش مورد انتظار و واريانس قابل توضيح است. مدراكي وجود دارد كه نشان مي دهند منحني هاي بازده هاي سهام – ارزش نسبت به منحنيهاي پيش بيني بوسيله توزيع نرمال كشيده تر هستند.

• ريسكهاي سيستماتيك ( كه ريسك بازار نيز ناميده مي شوند) رويدادهاي غير منتظره ايي هستند كه تمامي داراييها را با نسبتهاي مختلف تحت تاثير قرار مي دهند ، زيرا اين رويدادها اقتصادي هستند. ريسكهاي غير سيستماتيك رويدادهاي غير منتظره ايي هستند كه بريك دارايي خاص يا مجموعه ايي از داراييها اثر ميگذارد . ريسكهاي غير سيستماتيك را ريسكهاي خاص يا ريسك دارايي خاص نيز مي نامند.

• سرمايه گذاران با يك تعادي بين ريسك و بازده مورد انتظار مواجه هستند. اطلاعات تاريخي نشان مي دهند كه داراييهاي با درجه كمتر ريسك بازده ايي كمتر از حد متوسط را نسبت به داراييهاي با ريسك بالاتر ، ارائه مي دهند.

• تغيير اوراق قرضه از يك پورتفوليوي ريسك دار به يك دارايي بدون ريسك ساده ترين راه براي كاهش ريسك است.روش ديگر به صورت متنوع كردن پورتفوليوي ريسك دار است.

• اوراق قرضه دولتي ايالات متحده فقط يك دارايي بدون ريسك با ارزش اسمي است. با اينهمه انحراف استاندارد از نرخ واقعي در مورد اوراق قرضه دولتي در مقايسه با ساير داراييها همانند اوراق قرضه بلند مدت و سهام عادي كمتر است ، بنابراين براي هدف تحليلي ما ، فرض مي كنيم كه اوراق قرضه دولتي يك دارايي بدون ريسك است. علاوه بر اوراق قرضه دولتي ، اوراق در بازار پول نيز داراي تعهدات مطمئن كوتاه مدت همانند اوراق تجاري و cd ها هستند. اين موارد مستلزم كمي ريسك هستند اما نسبت به ساير داراييهاي داراي ريسك از ريسك كمتري برخوردار مي باشند. براي ساده شدن بحث ما فرض ميكنيم كه اوراق در بازار پول نيز داراييهاي بدون ريسك هستند.

• يك پورتفوليوي سرمايه گذاري داراي ريسك ( كه درا اينجا به آن دارايي ريسك دار گفته مي شود ) را مي توان با توجه به نسبت پاداش به تغيير پذيري مشخص نمود.اين نسبت همان شيب خط تخصيص سرمايه است (CAL) ، خطي كه بين دارايي بدون ريسك تا دارايي ريسك دار رسم مي شود. تمامي تركيبات داراييهاي بدون ريسك و با ريسك با توجه به اين خط تعيين مي شوند. سرمايه گذاران يك شيب تند را براي CAL ترجيح ميدهند زيرا براي هر سطح از مخاطره بازده بالاتري را پيش بيني مي كند. اگر ميزان وام گرفتن بيش از مقدار وام دادن باشد CAL در نقطه مربوط به سرمايه گذاري ۱۰۰% در پورتفوليوي كاملاً ريسك دار به صورت پيچ خورده خواهد بود.

• يك سرمايه گذار ترجيح مي دهد كه انتخابي از بين پورتفوليوهاي رو خط تخصيص سرمايه كه از ريسك دور باشند، داشته باشد .سرمايه گذاران ريسك گريز در اينصورت به سمت اوراق قرضه دولتي گرايش پيدا خواهند كرد. سرمايه گذاران ريسك پذير پورتفوليوهايي از داراييهاي با مخاطره را انتخاب خواهند كرد.
• خط بازار سرمايه همان خط تخصيص سرمايه است كه با استفاده از يك استراتژي انفعالي سرمايه گذاري رسم ميشود و با يك پورتفوليوي مشخص در بازار همانند Standard & Poor’s 500 به عنوان يك دارايي با ريسك سروكار دارد.

ريسك نرخ بهره:
• حتي قرادادهاي بدون ريسك همانند اوراق قرضه دولتي نيز در معرض خطر نرخ بهره قرار دارند.معمولاً اوراق بلند مدت تر نسبت به اوراق كوتاه مدت حساسيت بيشتري به تغييرات نرخ بهره دارند. اندازه گيري عمر متوسط يك اوراق كه مدت Macaulay نام دارد ، به صورت ميانگين وزني زمانها تا هر پرداخت بوسيله سهام به ارزشهاي متناسب با ارزش فعلي پرداخت تعريف شده است.

• مدت Macaulay افق زماني را پس از آنكه بازده اوراق به صورت واقعي مشخص شد را اندازه گيري مي كند. در طي زمان ، زيان (سود) حاصل از تغيير قيمت بوسيله سود (زيان ) سرمايه گذاري مجدد كوپن بهره جبران مي شود.

• مدت اصلاح شده يك معيار مستقيم است كه حساسيت ارزش اوراق را به تغييرات در بازده آنها را اندازه گيري مي كند. مدت اصلاح شده به صورت
(۱+بازده)/ مدت Macaulay تعريف مي شود.

• مدت بقا تنها يك برآورد از تغيير درصد ارزش يك اوراق در برابر ۱% تغيير در بازده است. فرض شده است كه در يك منحني مستقيم براي بازده ، تغييرات به موازات منحني است و فقط زماني عمل مي كنند كه تغييرات كوچكي در بازده (همانند ۱۰ نقطه مبنايي) بروز كرده باشد.
• سر رسيد طولاني تر ،بازده كمتر و كوپن كوچكتر و كم تكرارتر باعث بزرگتر شدن دوره دوام مي شود. دوره دوام Macaulay براي يك اوراق قرضه بدون كوپن تقريباً معادل سر رسيد آن است.

• اندازه گيري مقدار شيب منحني مقدار تغييرات در دوره دوام را براثر تغيير در تاريخ سررسيد را نشان مي دهد.
• شيب مثبت ، كه براي بيشتر اوراق صادق است ، نشان دهنده اين واقعيت است كه حساسيت قيمتي ، كه به صورت دوره دوام اندازه گيري مي شود ، با افزايش بازده ،كاهش و با كاهش بازده ، افزايش مي يابد. شيب مثبت به عنوان يك ويژگي براي اوراق در نظر گرفته مي شود ،مخصوصاً زمتني كه بازده هاي متغير باشد. اوراق قابل فراخواني همانند اوراق تضمين شده ايالات متحده در برخي مناطق بازده داراي شيب منفي هستند.
• دوره دوام افزايشي است يعني اينكه دوره دوام يك پورتفوليو از اوراق قرضه مجموع وزني دوره دوام هر اوراق قرضه است.ازآنجاييكه دوره دوام و شيب ارزش ريسك را اندازه گيري مي كنند ، آنها مي توانند براي مديريت پورتفوليوي اوراق قرضه بكار گرفته شوند.

• سياستهاي ايمن سازي از مشخصه هاي مديريت پورتفوليو با در آمد ثابت است. اينگونه استراتژيها باعث مي شوند كه افراد يا شركتها در برابر تغييرات نرخ بهره ايمن گردند. اين ايمن سازي ميتواند به شكل ايمن سازي ارزش خالص يا ايمن سازي ارزش انباشته آتي پورتفوليوي با درآمد ثابت باشد. ايمن سازي يك طرح كاملاً سرمايه ايي با هماهنگ كردن دوره دوام داراييها و بدهيها بدست مي آيد. براي نگهداشتن وضعيت ايمن شده در مقابل تغييرات زماني و نرخ بهره لازم است كه پورتفوليو به صورت دوره ايي موازنه گردد.

• يك فرم بسيار جهت در براي ايمن سازي ، تخصيص يا هماهنگ كردن گردش وجوه نقد است. اگر يك پورتفوليو به طور صحيح گردش وجوه نقد را با بدهيهاي بودجه بندي شده هماهنگ كند ، ديگر نيازي به موازنه مجدد نمي باشد.

ريسك كيفيت بستانكاري:
• براي ساليان متمادي ، موسسات مالي و دانشگاهي در تلاش بودند تا ضررهاي ناشي از ريسك بستانكاري را پيش بيني كنند.بهترين روش شناخته شده بر اساس Altman’s Z-score است كه در آن با استفاده از اطلاعات مالي شركت ، بدنبال وضعيتهاي بدون اشكال مي گردند.

• روش جديدتر CreditMetrics نوسانات را بر اساس upgrades, downgrades, and defaults پيش بيني مي كند. اطلاعات تاريخي براي تعيين انحراف پيش بيني در مورد يك رويداد بستانكاري احتمالي كه شامل upgrades and downgrades و حذف defaults است ، بكار گرفته مي شود.
• براي مثال محاسبات CreditMetrics احتمال تغيير نرخ جاري اوراق را با توجه به ساير نرخها و در طي يك زمان مشخص ،نشان مي دهند. هر جابجايي باعث تغير در ارزش بر آورد شده مي گردد (با استفاده از اطلاعات تاريخي در مورد بستانكاري يا نرخهاي احيا شده به صورت default ). هر مقدار به دست آمده با احتمال ايجاد يك توزيع از ارزش در بين هر وضعيت بستانكاري ناش از اين مقدار ارزش گذاري مي شود.در اينحالت ارزش مورد انتظار دارايي و نوسان ارزشي محاسبه مي شود.
• براي محاسبه نوسان ارزش پورتفوليو ناشي از نوسان ارزش داراييهاي خاص لازم است كه همبستگي بين تغييرات كيفي بستانكاري محاسبه گردد.با توجه به اين كه اينگونه موارد را نمي توان مستقيماً از روي اطلاعات تاريخي مشاهده كرد ، يك راه اين است كه اين اطلاعات را از همبستگي تاريخي دارايي ، كه از مجموعه حقوق صاحبان شركت بدست ميآيد ، استنتاج كنيم. البته از راههاي مختلف ديگري همانند ، يك همبستگي ساده ثابت ، نيز مي توان استفاده كرد.

ابعاد ظرفيت ريسك را مي توان به ۵ گروه تقسيم كرد كه به صورت زير تعريف مي شوند:
ابعاد پنجگانه ظرفيت ريسك
بعد اول: افق زماني و نيازهاي نقدينگي
بعد افق زماني و نيازهاي نقدينگي نشان ميدهد كه چگونه سرمايه گذاران مي توانند به سرعت پول خود را از اين سرمايه گذاريها خارج كنند. نمره كم به معني اين است كه يك سرمايه گذار ممكناست در كمتر از دو سال به پول خود نياز داشته باشد. اعداد بالاتر به اين معنا است كه يك سرمايه گذار ممكن است پول خود را در ۱۰ سال يا بيشتر برداشت كند. هر چه سرمايه گذار مدت طولاني تري پول خود را در يك دارايي با بازده مشخص شده براي حداقل بيست سال نگه دارد ،احتمال اينكه بازده انباشته كمتري بدست آورد كاهش مي يابد. نمودار سريهاي زماني اهميت افق زماني و ريسك و بازده مرتبط با آنرا نشان مي دهد .
بعد دوم: گرايش به سمت ريسك

بعد گرايش به سمت ريسك ميزان تمايل يا عدم تمايل به ريسك را بر آورد مي كند. ريسك به صورت “احتمال ضرر ” تعريف مي شود و اين بعد توانايي تحمل كاهش در ارزش سرمايه گذاري به علت ريسك را نشان مي دهد. اگر هيچ كاهشي وجود نداشته باشد ،هيچ ريسكي وجود ندارد و هيچ دليلي براي سرمايه گذاري و كسب در آمد موجود نخواهد بود.در آمدهاي بالا بدون پذيرش ريسك امكان پذير نخواهد بود. اعداد بالا نشان دهنده پذيرش سرمايه گذاري با ريسك بالا براي بدست آوردن درآمدهاي بالقوه بالاتر است.اعداد كمتر نشان دهنده عدم تمايل به ريسك و سرمايه گذاري با احتياط است. گرايش به سمت ريسك بالا به شخصيت افراد ، تجربه ، گرايش به سمت قمار ، يا عوامل ديگر بستگي دارد.از بين تمامي ابعاد ظرفيت ريسك ، اين بعد براي مشخص شدن از همه مشكلتر است، زيرا يك مقدار غير قابل رويت مي باشد. شكل ۲-۱۰ ارتباط بين ريسك پذيري ، افق زماني و پورتفوليوهاي بهينه را نشان مي دهد.

بعد سوم: ارزش خالص
بعد ارزش خالص ظرفيت مرتبط با سطوح مختلف ريسك را در سرمايه گذاريها نشان مي دهد .ارزش خالص بالا تكيه گاهي را براي نيازهاي نا مشخص آتي ايجاد مي كند. از آنجاييكه زندگي غير قابل پيش بيني است ، ما نمي توانيم نيازهاي فردا را به طور كامل مشخص كنيم . هر چه دارايي بيشتري انوخته باشيم فرد در معرض ريسك بيشتري قرار خواهد داشت.ارزش خالص بالاتر ،ظرفيت پذيرش ريسك را نيز بالاتر مي برد.