WORD TRADE ORGANIZATION

جهان پيچيده است و ما سعي كرده ايم كه در اينجا، فقط طبيعت پيچيده وپوياي تجارت را منعكس نمائيم. به طور اختصار بر برخي مزاياي سيستم تجاري WTO تاكيد كرده ايم ولي ادعا نمي كنيم كه همه چيز در اينجا كامل وبي عيب است زيرا درغير اينصورت مذاكرات بيشتري درجهت اصلاح سيستم صورت نمي گرفت. همچنين ادعا نميكنيم كه همه تمام اجزاء WTO را قبول دارند كه اين خود شايد دليلي براي ماندگاري سيستم باشد. دراينجا كشورها گردهم چمع مي شوند تا اختلافات تجاري خود را حل و فصل كنند.

دلايل قانع كننده بسياري براي برپائي و ماندگاري سيستم موجود است كه دراينجا ده مورد آن ذكر و بحث ميشود:
۱- اين سيستم به حفظ و ارتقاء صلح كمك ميكند
۲- مناقشات و اختلافات به طريقه اي سودمند مشكل گشائي ميشوند

۳- رعايت قوانين، زندگي را براي همه آسانتر مي سازد
۴- تجارت آزادتر، هزينه هاي زندگي را كم ميكند

۵- حق انتخاب كالاها بيشتر شده و كيفيتها بالاتر مي رود
۶- تجارت، درآمدها را افزايش مي دهد
۷- تجارت، رشد اقتصادي را افزايش مي دهد

۸- قوانين و ضوابط پايه اي، زندگي را آسانتر مي كنند
۹- دولت ها در برابر اعمال نفوذهاي شخصي و گروهي محافظت مي شوند
۱۰- اين سيستم دولتهاي شايسته و خوب را ارج مي دهد و تشويق ميكند

۱- اين سيستم به حفظ صلح جهاني كمك مي كند
شايد اين ادعايي بزرگ بنظر رسد و نمي توان فقط بر آن تكيه كرد، اما اين سيستم به برقراري صلح جهاني ياري ميرساند و اگر دليل آنرا بدانيم تصوير واضحتري از كاري كه

سيستمWTO واقعا انجام مي دهد خواهيم داشت .
صلح تقريبا نتيجه دو اصل اساسي تجارت است :
– جريان يافتن تجارت به صورت روان
– فراهم آوردن بستري عادلانه و سازنده براي حل و فصل اختلاف تجاري كشورها
تاريخ پر از جنگهايي است كه براثر مناقشات تجاري ايجاد شده اند يكي از مشخصترين مثالها، جنگ دهه ۱۹۳۰است كه كشورها به منظور حمايت از توليدكنندگان داخلي، از واردات خارجي جلوگيري كردند وتلاقي سياستهاي گوناگوني كه كشورهاي مختلف در اين مورد اتخاذ مي كردند ركود اقتصادي اوايل دهۀ ۱۹۳۰ را وخيم تر كرد و سرانجام منجر به آغاز جنگ جهاني دوم شد.

بلافاصله پس از جنگ، دو رويداد مهم به جلوگيري از تكرار تنش كمك كرد : در اروپا، همكاري بين المللي در GATTمورد ذغال سنگ ، آهن و فولاد گسترش يافت و موافقت نامه عمومي تعرفه و تجارت موسوم به (General Agreement on Tarrifs and Trade) در سطح جهان ايجاد شد.
هردو اين دو رويداد به قدري موفقيت آميز بودند كه امروزه به صورت قابل توجهي گسترش يافته اند ، اولي به اتحاديه اروپا تبديل شده است و دومي به سازمان تجارت جهاني(WTO).

 

WTO چگونه عمل مي كند ؟
بايستي خاطر نشان كنيم در معاملات و تجارت، معمولا فروشندگان مايل به جرو بحث با مشتريان خود نيستند به عبارت ديگر، اگر تجارت راحت و بي دردسر جريان داشته باشد و هر دو طرف از يك رابطه تجاري سالم لذت ببرند احتمال چالش سياسي كمتر خواهد بود. به علاوه تجارت روان ، به بالا بردن سطح رفاه اقتصادي تمام مردم كمك ميكند، و كساني كه پولدارتر و راضي تر هستند كمتر تمايل به جروبحث و دعوا دارند .

اما اين همه قضيه نيست، جنگهاي تجاري دهۀ ۱۹۳۰ گواه براين هستند كه چگونه سياست حمايت از صنايع داخلي مي تواند به راحتي كشورها را در وضعيتي قرار دهد كه برنده اي نداشته باشيم و همه ببازند .نگرش بستن درها بر روي واردات برخي كالاها براي حمايت از صنايع داخلي كوته فكرانه است چرا كه اين روش ، واكنش و پاسخ كشورهاي ديگر را ناديده انگاشته است . واقعيت اين است كه در درازمدت حتي يك قدم بسوي حمايت از صنايع داخلي ، بسادگي ميتواند مشكلات ديگري را بوجود آورد از قبيل:
اقدامي متقابل از سوي ساير كشورها ، ازبين رفتن اطمينان درتجارت آزاد، گامي بسوي ايجاد مشكلات اقتصادي، (حتي براي بخشهايي كه در ابتدا حمايت و محافظت شدند ) ،شرايطي كه در آن همه ضرر خواهند كرد.
اطمينان كليد جلوگيري از ايجاد اين سناريوي بدون برد است و سيستم GATT/WTO اين اطمينان را ايجاد ميكند. اگر دولتها مطمئن باشند كه سايرين موانع واردات تجاري خود را علم نخواهند كرد آنان نيز به انجام چنين كاري ترغيب نخواهند شد . همچنين همه در يك قالب فكري بهتري براي همكاري بيشتر قرار خواهند گرفت.
سيستم تجاري WTO نقشي حياتي در خلق و تقويت اين اطمينان بازي مي كند ، مذاكراتي كه به موافقت نامه هاي تجاري عمومي منجر شوند و وفاداري به اين موافقت نامه ها و قوانين از اهميت خاصي برخوردار است .

۲- اين سيستم راه را براي حل وفصل مشكلات تجاري باز مي كند
با گسترش و توسعه تجارت به لحاظ كميت و افزايش شمار كشورهاي تجارت كننده ،احتمال بوجود آمدن اختلافات بيشترشده است. سيستم WTO كمك مي كند تا اين اختلافات به طريقي مسالمت آميز و سودمند حل شوند

تجارت وتوسعه آزاد يك جنبه منفي نيز دارد كه آن پديد آمدن و بالا گرفتن مناقشات و اختلافات است . توجه نكردن و ناديده گرفتن اين مناقشات وتنش هاي حاصل از آن ، مي تواند به درگيري شديدتري منجر شود، در WTO، كشورها ميتوانند به طرح اختلاف پرداخته و به طريقي مسالمت آميز آنرا حل و فصل كنند. اين مهم پيش از جنگ جهاني دوم ممكن نبود، پس از جنگ، جوامع تجارت كننده در باره قوانين تجاري كه اكنون به WTO محول شده اند مذاكره كردند. طبق اين قوانين، اعضاي اين سازمان موظفند مناقشات خود را در WTO اقامه كنند و يك جانبه اقدام نكنند.

وقتي مناقشات درWTO مطرح ميشود سيستم نگاه و نگرش آنها را متوجه قوانين مي كند پس از بررسي و صدورحكم، كشورها از آن تبعيت مي كنند و البته شايد در آينده دوباره در باره قوانين مذاكره كنند اما با يكديگر در گير نمي شوند. از زمان تاسيس WTO در سال ۱۹۹۵ تا به حال حدود ۳۰۰ مناقشه در آن مطرح شده است اگر روشي براي حل دوستانه و مسالمت آميز اين مناقشات نبود برخي از آنها مي توانست به نزاعهاي سياسي جدي منجر شود .
اين واقعيت كه مناقشات در WTO براساس توافقات حل وفصل مي شوند بدان معناست كه پايه و اساس محكمي براي قضاوت درمورد اينكه “حق با كيست” وجود دارد. با صدور حكم راه براي اقدامات مورد نياز بعدي فراهم مي شود .

شمار روز افزون مناقشات مطروحه درGATT/ WTO نشان دهنده افزايش تنشها درجهان نيست بلكه منعكس كننده روابط اقتصادي نزديكتر در سراسر دنيا، افزايش اعضا GATT/ WTO، و اين واقعيت است كه كشورها براي حل وفصل اختلافاتشان به سيستم WTO اعتقاد دارند . گاهي اوقات مشاجرات بين كشورهاي در گير تند و گزنده مي شود اما اين كشورها هميشه قصد دارند با توافقات و تعهدات ميان خود سازگار و هماهنگ شوند.

كشورهاي درگير هميشه به اين نتيجه ميرسند كه پايبند توافقات باشند
۳-سيستمي كه پايه واساس آن قوانين باشد نه زور، زندگي را براي همه آسان مي سازد
WTOنمي تواند ادعا كند كه تمام كشورها را برابر مي سازد. ولي بعضي تبعيضات را از
طريق اعطاي حق اظهار نظر بيشتر به كشورهاي كوچكتر و كاهش پيچيده گي مذاكرات بين كشورهاي قدرتمند، كاهش مي دهد.
درWTO تصميمات به اتقاق آرا گرفته مي شود . موافقت نامه ها توسط اعضاي آن مورد مذاكره قرار ميگيرد، با راًي عمومي مورد تاييد قرار مي گيرد و در مجلس كشورهاي عضو تصديق مي شود . موافقت نامه هاي WTOبراي همه ارسال مي گردد و حق كشورهاي غني و فقير براي مبارزه با يكديگر در روند حل وفصل مناقشات برابر است .

اين امر زندگي را براي همه آسان مي سازد. كشورهاي كوچكتر مي توانند از امكان چانه زني يا مذاكره بيشتري برخوردار باشند. بدون يك نظام چند جانبه مانندWTO ، كشورهاي قدرتمند براي تحميل يك جانبه

خواسته هايشان برشركاي تجاري كوچكتر خود آزادتر خواهند بود . اين عمل موجب مي شود كه كشورهاي كوچكتر به تنهايي با قدرتهاي اقتصادي بزرگ معامله كنند و در نتيجه متحمل فشارهاي ناخواسته بسياري مي شوند. به علاوه، كشورهاي كوچكتر اگر از فرصتهايي براي جمع آوري منابع، ذخاير و برقراري اتحاد استفاده كنند ميتوانند به طور موثرتري عمل كنند، خيلي ها اين كار را از قبل شروع كرده اند.
براي كشورهاي بزرگتر نيز مزاياي قابل توجهي وجود دارد، قدرتهاي اقتصادي بزرگ مي توانند از طريق گردهمايي هاي WTO با همه يا اكثر شركاي تجاري خود در يك زمان مذاكره كنند، اين امر زندگي را براي كشورهاي تجاري قدرتمند نيز بسيار ساده تر مي سازد.

.
كشورهاي كوچكتر از امكان مذاكره بيشتري برخوردار مي شوند و زندگي براي كشورهاي بزرگتر نيز آسانتر مي شود
البته راههاي ديگري نيز هست مانند مذاكرات دو جانبه وقت گير و پيچيده با دهها كشور در آن واحد، كه در نتيجه هر كشور سرانجام به شرايط متفاوتي براي تجارت با هر يك از طرفهاي تجاري خود مي رسد و زندگي براي واردكنندگان و صادركنندگان ، به شدت بغرنج و پيچيده مي شود .

وجود اصل عدم تبعيض در موافقت نامه هاي WTO از اين بغرنجي جلوگيري مي كند . و به علت اعمال مجموعه واحدي از قوانين، براي تمام كشورهاي عضو، كل نظام تا حد زيادي ساده شده است . اين قوانين توافق شده به دولتها نگاه روشن تري نسبت به اينكه كدام يك از خط مشي ها قابل قبول تر هستند را مي دهد.
۴- تجارت آزاد موجب كاهش هزينه هاي زندگي مي شود
همه ما به نوعي مصرف كننده هستيم . بهايي كه براي غذا و پوشاك ، ضروريات و تجملات زندگي، و هر چيز ديگري كه مي پردازيم همه تحت تاثير خط مشي ها و تدابير تجاري قراردارد
حمايت از صنايع داخلي گران تمام مي شود چون قيمتها را بالا مي برد. سيستم جهاني WTO، موانع تجارت را از طريق مذاكره وعدم تبعيض كاهش مي دهد. حاصل آن كاهش هزينه هاي توليد (به دليل ارزانتر بودن واردات به كار رفته درتوليد)، كاهش قيمت خدمات، كالاها و محصولات آماده مصرف، درنتيجه هزينه ارزانتر زندگي است.
تحقيقات بسياري، نتايج سياست حمايت از صنايع داخلي و درمقابل، سياست حمايت از تجارت آزاد را نشان مي دهند، نظر شما را در اين خصوص به آمار و ارقام چندي جلب مي كنيم :

مواد غذايي ارزانتر مي شود
با حمايت از كشاورزي داخلي، هزينه غذا به صورت زير افزايش مي يابد. در اتحاديه اروپا، سالانه ۱۵۰۰ دلار براي هر خانواده چهار نفري، در ژاپن افزايشي معادل با ۵۱% ماليات برغذا( طبق آمار سال ۱۹۹۵ )، اضافه شدن ۳ ميليارد دلار درسال به حسابهاي فروشندگان مواد غذايي در ايالات متحده امريكا فقط براي حمايت از شكر(طبق آمار سال ۱۹۸۸).

مذاكرات در مورد اصلاحات تجاري در بخش كشاورزي يك تعهد پيچيده و بغرنج است. دولت ها هنوز بر سر نقش سياست كشاورزي در محدوه وسيعي، از امنيت غذا گرفته تا حفاظت از محيط زيست، بحث مي كنند.
اما اعضاي WTO، هم اكنون درحال كاهش سوبسيدها و موانع تجارت آزاد هستند كه مضرترين عوامل شناخته شده اند. در سال ۲۰۰۰ نيز، مذاكرات جديدي در خصوص ادامه اصلاحات در كشاورزي آغاز شد.

طبق يك محاسبه، مصرف كنندگان و دولت ها در كشورهاي ثروتمند سالانه براي حمايت از
بخش كشاورزي، ۳۵۰ ميليارد دلار پرداخت مي كنند، كه با اين مبلغ مي توانستند ۴۱ ميليون
رأس گاو شيرده خود را با بليط درجه يك هواپيما، ۱/۵ دور كل جهان بچرخانند .

اين مذاكرات اكنون در يك برنامه كاري وسيع به نام دستور كاردوحه (Doha Development Agenda) ادغام شده اند، كه در چهارمين كنفرانس وزارتي WTO در دوحه پايتخت قطر، در تاريخ نوامبر ۲۰۰۱، به جريان افتاد.

پوشاك ارزان تر مي شود
كنترل واردات و عوارض گمركي سنگين دست به دست هم دادند تا قيمت پوشاك و منسوجات در ايالات متحده امريكا، در اواخر دهه ۱۹۸۰، ۵۸% افزايش يابد.
به دليل اين كنترل ها، مصرف كنندگان در انگلستان سالانه ۵۰۰ ميليون پوند اضافه تر براي پوشاك مي پردازند. و براي كانادائي ها اين مبلغ حدود ۷۸۰ ميليون دلار كانادا است . و براي استراليايي ها، اگر عوارض گمركي اين كشور در اواخر دهه ۱۹۹۰ كاهش نمي يافت اين مبلغ براي هر خانواده معمولي سالانه ۳۰۰ دلار كانادا مي شد .
تجارت منسوجات و پوشاك در غالب WTO ، به سوي يك اصلاح كلي و اساسي پيش مي رود كه در سال ۲۰۰۵ تكميل خواهد شد . اين برنامه شامل از ميان برداشتن نظارت و محدوديت ها بر كالاهاي وارداتي است. اقتصاددانان محاسبه كرده اند كه اگر عوارض گمركي حذف مي شد، كل دنيا حدود ۲۳ ميليارد دلار سود مي كرد : ۱۲/۳ ميليارد دلار براي ايالات متحده امريكا، ۰/۸ ميليارد دلار براي كانادا، ۲/۲ ميليارد دلار براي اتحاديه اروپا، و حدود ۸ ميليارد دلار براي كشورهاي در حال توسعه .

ساير كالاها نيز ارزان تر مي شود
وقتي امريكا واردات اتومبيل هاي ژاپني را در اوايل دهه ۱۹۸۰ محدود كرد، قيمت اتومبيل بين سالهاي ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۴، ۴۱% افزايش يافت، تقريبا دو برابر بهاي متوسط تمام محصولات مصرفي. هدف از اين كار نجات مشاغل بود اما به دليل فروش نرفتن يك ميليون اتومبيل جديد، افراد بيشتري از كار بيكار شدند .
اگر استراليا تعرفه هاي خود را در همان سطوح سال ۱۹۹۸ نگاه مي داشت، امروز مصرف كنندگان استراليايي مي بايست براي هر ماشين به طور متوسط ۲۹۰۰ دلار استراليا بيشتر پرداخت مي كردند. در سال ۱۹۹۵ ، مصرف كنندگان آلومينيوم دراتحاديه اروپا به دليل تعرفه هاي گمركي، ۴۷۲ ميليون دلار بيشتر پرداختند .

محدودكردن واردات اتومبيل هاي ژاپني در امريكا، منجر به گراني آنها شد، و عده زيادي نيز كارخود را از دست دادند .

يكي از اهداف دستور كار توسعه كار دوحه (DDA )، دور ديگري از كاهش در تعرفه هاي گمركي توليدات صنعتي، يعني معادن و مصنوعات است. برخي از اقتصاددانان (Robert Stern, Alan Deardroff Drusilla Brown ) پيش بيني مي كنند كه كاهش اين تعرفه ها تا يك سوم، درآمد كشورهاي درحال توسعه را، حدود ۵۲ ميليارد دلار افزايش خواهد داد. در فرانسه نيز چنين محدوديت ها و نظارت هايي حدود ۳۳% به قيمت اتومبيل هاي فرانسوي افزود . تحت سياست حمايت از صنايع داخلي، تلويزيون، راديو و ويدئو گرانتر بودند و هستند.

ارائه خدمات هم ارزان تر مي شود
خدمات تلفني آزاد، نرخ مكالمات را ارزانتر مي كند: تماسهاي تلفني در دهه ۱۹۹۰ در كشورهاي در حال توسعه سالانه ۴% و در كشورهاي صنعتي سالانه ۲% كاهش بها يافت. در چين تاسيس يك شركت درجه دو تلفن همراه و سپس رقابت با بقيه، يكي از علل مهم كاهش حداقل ۳۰% بها، به ازاي هر مكالمه بود. در غنا اين كاهش ۵۰% بود.

يك گروه از اقتصاددانان به رهبري Robert Stern ، همچنين برآورد مي كنند كه كاهش تعرفه هاي خدماتي تا يك سوم ( تحت مصوبه اجلاس دوحه – DDA ) درآمد كشورهاي در حال توسعه را در حدود ۶۰ ميليارد دلار افزايش خواهد داد.
و آمار و ارقام هم چنان ادامه دارد . اين سيستم كه اكنون WTO عهده دار آن است بيش از پنجاه است كه فعاليت مي كند. در آن زمان مذاكرات تجاري طي هشت دور اصلي برپا شد ، در تجارت مدرن، موانع تجارت در سراسر دنيا كمتر از قبل شده اند و هم چنان كمترو كمتر مي شوند تا همه به آسودگي زندگي كنيم .
۵- اين سيستم به واسطه دردسترس قراردادن طيف وسيعي از كالاها
حق انتخاب بيشتري رابه مصرف كننده ميدهد
به تمام چيزهايي كه به دليل واردات مي توانيم از آنها برخوردارباشيم فكر كنيد، ميوه ها و سبزيجات خارج از فصل، مواد غذايي ، پوشاك و تمام چيزهايي كه درداخل كشور موجود نيست، شاخه هاي گل از هر سراسردنيا، انواع وسايل خانگي، كتابها، موسيقي، فيلم و ………
هم چنين به تمام چيزهايي كه به دليل واردات مي توانيم از آنها برخوردار باشيم فكر كنيد، نگاهي به اطراف بيندازيد و به تمام چيزهايي فكر كنيد كه در صورت عدم واردات موجود نبودند . واردات حق انتخاب بيشتري به ما ميدهد؛ كالاهاي بيشتر و خدمات بهتر، هم چنين طيف وسيعي از كيفيتها، حتي كيفيت كالاهاي داخلي نيز مي تواند به دليل رقابت با كالاهاي وارداتي بهتر شود .

حق انتخاب وسيعتر تنها به اين معني نيست كه مصرف كننده ها كالاي آماده خارجي بخرند . به مفهومي ديگر ، واردات به منزله مواد، قطعات و تجهيزات بهتر براي توليدات داخلي است . اين امر طيف خدمات و كالاهاي ساخت داخل را افزايش مي دهد و نيز طيف تكنولوژيهاي همراه توليد را نيز افزايش مي دهد. به عنوان مثال هنگامي كه استفاده از تلفن همراه همگاني شد خدمات تلفن همراه حتي در كشورهايي كه تلفن همراه نمي ساختند رواج يافت.
گاهي اوقات موفقيت يك كالا يا يك خدمت در بازارهاي داخلي ، عاملي براي تشويق توليدكنندگان به رقابت مي شود كه اين منجر به افزايش طيف كالاها و خدمات، و در نتيجه حق انتخاب بيشتر مصرف كننده مي شود .

اگر تجارت به ما اجازه واردات بيشتر مي دهد متقابلا به ديگران نيز اجازه مي دهد كه كالاهاي صادراتي ما رانيز بيشتر بخرند . اين امر درآمدهاي ما را افزايش داده و باعث ايجاد مفهوم لذت از حق انتخاب بالاتر و وسيعتر ميشود .
تجارت درآمدها را افزايش مي دهد

كم كردن سدها و موانع تجارت، باعث رشد تجارت مي شود و درآمدها بالاتر ميرود ، هم درآمدهاي ملي و هم درآمدهاي شخصي، اما برخي راهكارها در اين خصوص ضروري است

برآورد WTO در مورد معاملات تجاري در نشست دور هشتم مذاكرات اروگوئه، سال ۱۹۹۴ ، بالا رفتن درآمد جهان بين ۱۰۹ تا ۵۱۰ ميليارد دلار بود. ( با توجه به مفروضات محاسباتي و حاشيه خطا )
تحقيقات اخير آمار و ارقام مشابهي ارائه داده اند؛ اقتصاددانان ارزيابي مي كنند كه كاهش موانع تجارت در كشاورزي، توليدات صنعتي و خدمات تا يك سوم ، اقتصاد دنيا را تا ۶۱۳ ميليارد دلار ترقي مي دهد ، معادل افزودن اقتصاد كانادا به اقتصاد كل جهان .
در اروپا، كميسيون اتحاديه اروپا محاسبه كرده است كه طي سالهاي ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۳، درآمدهاي اتحاديه اروپا، تحت يك بازارمتحد، ۱/۱ تا ۱/۵ درصد بيشتر از بازار انفرادي است .
بنابراين بي ترديد تجارت درآمدها را افزايش مي دهد. هم چنين به دليل رقابت توليد كنندگان داخلي با خارجي منجر به چالش مي شود. افزايش درآمدها به اين معناست كه دولت منابعي را در اختيار مي گيرد تا سود را از اشخاصي كه بالاترين سود را دارند گرفته و دوباره در ميان بقيه توزيع كند . در اين صورت همه مي توانند در كار خود فعالتر و با رقابت تر ظاهر شوند و يا اينكه دست به فعاليت جديدي بزنند .

افزايش درآمد به اين معني است كه دولتها منابع و امكانات بيشتري براي توزيع مجدد ثروت در اختيار خواهند داشت
۸- تجارت اقتصاد را رونق مي بخشد واين خبر خوبي براي اشتغال زائي است

بي ترديد تجارت توان بالقوه اي براي ايجاد فرصتهاي شغلي دارد . در عمل، شواهدي عيني وجود دارد كه موانع تجاري كمتر، فرصتهاي شغلي بيشتري را به دنبال دارد البته عوامل ديگري نيز در اين مسئله دخيل هستند، با اين وجود سياست حمايت از صنايع داخلي، راه مبارزه با مشكلات اشتغال نيست.
پرداختن و حل و فصل مسئله اشتغال به سادگي امكانپذير نيست، شواهد محكمي دال بر اينكه تجارت رشد اقتصادي را رونق مي بخشد و اينكه رشد اقتصادي بهتر به منزله فرصتهاي شغلي بيشتر است وجود دارد. البته اين قضيه نيز صادق است كه حتي با وجود گسترش تجارت بعضي فرصتهاي شغلي از دست ميرود.
اما يك تجزيه و تحليل موثق دست كم دو شق را مطرح مي كند :

نخست اينكه عوامل ديگري غير از تجارت نقش دارند؛ به عنوان مثال پيشرفت فناوري، كه تاثير شديدي بر اشتغال و بهره وري داشته است و براي بعضي مشاغل مفيد و براي برخي ديگرنيز مضر بوده است.
دوم اينكه، گرچه تجارت قطعا باعث رشد درآمد و رفاه ملي مي شود اما اين امر هميشه اشتغال زائي براي كارگراني كه كار خود را به خاطر رقابت كالاهاي وارداتي از دست داده اند نمي باشد.

اين مسئله در تمام دنيا يكسان نيست. مدت زمان متوسطي كه يك كارگر براي پيدا كردن شغل جديد صرف ميكند بسيار طولاني تر و يا بسيار كمتراز مدت زماني باشد كه يك كارگر مشابه در كشورهاي ديگر با شرايط مشابه صرف مي كند. به بيان ديگر، بعضي كشورها در تطبيق شرايط موجود بهتر از كشورهاي ديگر عمل مي كنند و اين امر تا حدي به اين خاطر است كه اين كشورها تدابير مؤثرتري براي تطبيق دارند، آنهايي كه تدابير مؤثر و كارا ندارند فرصت هايي را از دست مي دهند.
مثالهاي متعددي وجود دارد كه نشان مي دهد در كشورهايي تجارت آزادتر براي اشتغال مفيد بوده و فرصتهاي زيادي نيز ايجاد شده است . كميسيون اتحاديه اروپا محاسبه كرده است كه با ايجاد بازار واحد (اتحاديه تجاري )، حدود ۳۰۰ تا ۹۰۰ هزار فرصت شغلي بيشتري حاصل شده است .